جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۵, یکشنبه

دیورند؛ مرز رسمی یا قرارداد موقت

از: غفور لیوال (رئیس مرکز مطالعات استراتیژیک افغانستان)

دیورند؛ مرز رسمی یا قرارداد موقت


فهرست مندرجات

.



بخش نخست

خط مرزی کنونی میان افغانستان و پاکستان، براساس پیمان دیورند

مورتیمر هنری دیورند (زاده‌ی ١۴ فوریه ١٨۵۰ م - درگذشته‌ی ٨ ژوئن ١٩٢۴ م)، دبیر امور خارجه وقت فرماندار انگلیسی هندوستان بود که مسیر خط ٢ هزار و شش‌صد کیلومتری مرز افغانستان با هندوستانِ انگلستان (پاکستان امروز) را بر پایه‌ی سیاست و منافع لندن ترسیم کرد که در تاریخ به‌نام او معروف شده است - «خط دیورند» (Durand Line) و در ١٢ نوامبر ١٨٩٣ آن را به‌قبول عبدالرحمن‌خان امیر وقت کابل که بی‌خبر از واقعیات تاریخ و جغرافیا بود رسانید. قرارداد مربوط به این خط مرزی تعمداً تنها به‌زبان انگلیسی تنظیم شده بود تا امیر عبدالرحمن که انگلیسی نمی‌دانست به ماهیت آن پی نبرد و نداند که این خط طوایف پشتون را میان افغانستان و هندوستان (امروزه؛ پاکستان) تقسیم و ازهم جدا می‌کند. اين مرزبندی استعماری شهرت «خط خونین» یافته است.

اخیراً مارک گروسمن، نماینده ویژه‌ی آمریکا برای افغانستان و پاکستان، گفته است که آمریکا «خط دیورند» را مرز رسمی میان دو کشور می‌داند. سفیر آمریکا در کابل نیز با تائید گفته‌های گروسمن گفت نه تنها آمریکا بلکه اکثر کشورهای جهان خط دیورند را مرز رسمی میان دو کشور می‌دانند. این اظهارات به بحث‌های جدی در افغانستان دامن زده و بی‌بی‌سی فارسی دو دیدگاه متفاوت در این زمینه را منتشر کرده است.

خط مرزی کنونی میان افغانستان و پاکستان، در زمان سلطنت عبدالرحمان خان پادشاه وقت افغانستان و هنری مورتیمر دیورند نماینده هند بریتانیایی در سال ۱۸۹۳ میلادی تعیین و بر اساس یک سند مکتوب مورد توافق دو طرف قرار گرفت.

پاکستان در آن زمان بخشی از خاک هند بود که تحت سلطه‌ی استعمار بریتانیا قرار داشت و پس از تشکیل کشور مستقل پاکستان در سال ۱۹۴۷ میلادی، دولت وقت افغانستان با این خط مرزی مخالفت کرد و خواستار پیوستن قبایل پشتون آن سوی مرز به افغانستان یا برگزاری همه‌پرسی در بین آن‌ها در این مورد شد.

پس از آن دولتمردان افغانستان همواره بر عدم رسمیت خط مرزی دیورند بین دو کشور تاکید کرده‌اند، اما پاکستان خواستار به رسمیت شناختن آن از سوی افغانستان شده است. این ختلاف نظر میان دو کشور بر سر مسئله خط دیورند در ۶۵ سال گذشته از عوامل اصلی تنش‌های کابل و اسلام‌آباد بوده است.

با این حال، مارک گروسمن، نماینده ویژه‌ی باراک اوباما در امور افغانستان و پاکستان در گفتگویی ویژه با تلویزیون خصوصی «یک» در کابل اظهار داشت که این خط مرزی را به‌عنوان یک مرز بین‌المللی به‌رسمیت می‌شناسد. او گفت:

    موضع کشور ما در این مورد این است که این مرز، مرز بین‌المللی است و من فکر می‌کنم که نظر همه را در این مسئله منطقه‌ای باید در نظر گرفت.

هم‌چنین، گروسمن در پاسخ به خبرنگار تلویزیون یک که پرسید شما خط مرزی دیورند را به‌عنوان یک مرز بین‌المللی به رسمیت می‌شناسید، به‌صراحت گفت: «بله، همین‌طور است.»

به‌دنبال این اظهارات، دفتر مطبوعاتی وزارت خارجه افغانستان شامگاه روز دوشنبه (اول عقرب ۱٣۹۱) در اعلامیه کوتاهی به‌زبان انگلیسی این اظهارات را رد کرد. در این اعلامیه آمده:

    وضعیت خط دیورند برای مردم افغانستان یک موضوع مهم تاریخی است. دولت افغانستان به‌همین دلیل هر اظهار نظری در باره‌ی وضعیت حقوقی این خط را توسط هرکسی که باشد رد می‌کند و آن را بی‌ربط می‌داند.

آن‌چه در زیر آمده، دیدگاه غفور لیوال، رئیس مرکز مطالعات استراتیژیک افغانستان و عزیز حکیمی، روزنامه‌نگار افغان مقیم بریتانیا است که توسط بخش فارسی بی بی سی، در دو قسمت، گزارش شده است.[۱]


دیورند؛ نمک تازه بر زخم کهنه

در سال ۱۸۹۳ میلادی هنری مورتمر دیورند، دبیر امور خارجه هند بریتانیایی موافقتنامه‌ی را برای عبدالرحمن خان پادشاه افغانستان فرستاد که براساس آن بخشی از خاک افغانستان به‌عنوان منطقه تحت نفوذ هند بریتانیایی قرار می‌گرفت. با تقسیم نیمه قاره‌ی هند، به دو کشور مستقل هند و پاکستان، کشور نوتاسیس پاکستان مناطق آن‌سوی خط دیورند را به‌عنوان مناطق خودمختار قبایلی [از استعمار بریتانیا] به ارث برد.

تصویر سمت راست: هنری مورتمر دیورند، دبیر امور خارجه هند بریتانیایی که خط دیورند به‌نام او مسمی شده است. تصویر سمت چپ: امیر عبدالرحمان‌خان، پادشاه وقت، خط دیورند را به‌عنوان مرز بین افغانستان و هند تحت استعمار بریتانیا پذیرفت.

اما خط دیورند هر گز در افغانستان و هم در بین قبایل آن‌طرف خط، به‌عنوان مرز رسمی افغانستان و پاکستان شناخته نشد. چنانچه از زمان ایجاد این خط تا به امروز، هرگز آمد و رفت مردم دو سوی خط دیورند قطع نشده و این تردد همیشه بدون ویزا انجام شده است.

بعد از عبدالرحمن هر حکومتی که در افغانستان بر سرکار آمده، با آن‌که ماهیت مختلف و حتی متضاد داشته‌اند، اما در مورد خط دیورند، تقریباً موقف مشابه داشته‌اند و خط دیورند را به‌عنوان مرز رسمی به رسمیت نشناخته‌اند.

مردم، در افغانستان، همیشه در مورد این پدیده حساس بوده‌اند از این رو، مخالفت با خط دیورند وسیله مشروعیت حکومت‌ها شده است.

در زمان پادشاهی محمدظاهر شاه، آخرین پادشاه افغانستان و همچنان در زمان حکومت محمد داود نخستین رئیس جمهوری این کشور، نهضت پشتونستان (بازگرداندن قبایل آن‌سوی خط دیورند به افغانستان) باتمام قوت آن گرم بود. همه ساله نهم سنبله به‌عنوان روز همبستگی با پشتون‌ها و بلوچ‌ها تجلیل می‌گردید. برنامه‌های رادیویی و نشراتی فراوان در این زمینه وجود داشت، حمایت همه جانبه‌ی حکومت‌های افغان از قبایل آن‌طرف خط دیورند و احزاب ملی‌گرای پشتون همیشه مایه نگرانی پاکستان بود که گاهگاهی به ایجاد تشنج و حتی هراس درگیری بین هر دو کشور نیز رسید.


دیورند در زمان جنگ علیه شوروی[٢]

با سقوط جمهوریت محمد داود و به حاکمیت رسیدن حزب دیموکراتیک خلق و بعدا هجوم شوروی سابق به افغانستان، این ادعای تاریخی ابعاد جدیدی یافت؛ پاکستان که همیشه در صدد فرصت اقدام علیه افغانستان بود با پذیرش نیروهای مقاومت علیه شوروی، و بعد هم میلیون‌ها مهاجر افغان، بازی را به‌نفع خود تغییر داد.

با ضعف تدریجی حاکمیت افغانستان، پاکستان پا پیش گذاشت. شوروی هرچند، در ظاهر، از ادعای پشتونستان، که هنوز هم از طرف حاکمیت مورد حمایتش در افغانستان مطرح بود، پشتیبانی می‌کرد، اما نیروهایی که نهضت پشتونستان را زنده نگه می‌داشتند روز به روز شاهد اضمحلال و نابودی این داعیه ملی در افغانستان بودند.


خط دیورند در زمان مجاهدین

با پیروزی مجاهدین و آغاز جنگ‌های گروهی در افغانستان مسأله دیورند تقریباً فراموش شد، آن‌عده از نهادهایی که مسئول حمایت از قبایل و احزاب ملی‌گرای پشتون بودند، از جمله وزارت امور سرحدات و قبایل افغانستان، فلج شدند. نه در زمان حکومت مجاهدین و نه هم حتی در زمان رژیم طالبان رسمیت یا عدم رسمیت این خط در بین دو کشور به‌طور علنی مطرح نشد، اما وسواس و خاطرات مربوط به این داعیه همیشه در بین مردم زنده بود.

در تمام این مدت پاکستان با شدت کارکرد تا در افغانستان نفوذ بیشتری داشته باشد و اینک با استفاده از سیاست‌های نفوذی در افغانستان خواسته‌های جدیدی را به‌عنوان یک طرف مهم در قضیه افغانستان، پیش می‌کشید و ادعای به‌رسمیت نشناختن خط دیورند از جانب افغانستان را چندان مهم تلقی نمی‌کرد.

و اما نیروی‌های ملی‌گرا در داخل و خارج از افغانستان با تدویر محافل، انجمن‌ها، نشرات و تحقیقات تاریخی، داعیه الحاق خاک از دست‌رفته را مطرح می‌کردند. تعدادی از مورخان و استادان حقوق و علوم سیاسی با یافته‌های جدیدشان حقانیت معاهده دیورند را زیر سوال بردند و با گذشتن صد سال از توافق مذکور آن را در سال ۱۹۹۳ عملاً فاقد اعتبار دانستند.

از جمله دکتر محمدحسن کاکر از چهره‌های شناخته‌شده علمی در تاریخ و مسایل سیاسی افغانستان نوشت: «نکته دیگر در مورد ماهیت توافقنامه دیورند این است که (این موافقتنامه) موقت است نه دایمی، در حقیقت این موافقتنامه برای آن به‌وجود آمد که برتانوی‌ها(انگلیس‌ها) بر مناطق استراتژیکی تسلط داشته باشند که مانع هجوم روسیه تزاری بر هند از راه افغانستان گردیده بتوانند.»


و اما بعد از یازدهم سپتامبر

حادثه یازدهم سپتامبر و لشکرکشی غرب به افغانستان صفحه جدیدی را در تاریخ منطقه برگردانید، برگشت به افغانستان فراموش‌شده و ابراز پشیمانی از تنها گذاشتن این کشور، افغانستان را برای مدتی در محراق توجه جامعه جهانی قرار داد، برای بر پا ایستادن این کشور هنگامه‌ی سرازیر شدن کمک‌ها گرم شد و بعضی‌ها تصور کردند که افغانستان به سویس آسیا مبدل خواهد شد.

این هنگامه‌ها و زمزمه‌ها، هرچند هرگز تحقق نپذیرفت، اما همسایگان به‌ویژه پاکستان را به‌شدت نگران ساخت. پاکستان در حالی‌که به‌خاطر حمایتش از گروه طالبان زیر ذره‌بین غرب قرار داشت بدون سراسیمه‌گی از یک طرف در جنگ علیه القاعده و طالبان با جامعه جهانی همکاری کرد اما از طرفی هم تمام تلاشش را کرد تا در قضیه افغانستان صاحب نفوذ و همچنان تأثیر گذار باقی بماند.

در این راستا تا وخیم‌شدن روابطش با امریکا پیش رفت اما دست از افغانستان نکشید. ظاهر قضیه این بود که در کنار منافع عمده و جدیدش در قضیه افغانستان خرده نگرانی هم از بابت زخم کهنه دیورند داشت که مبادا از طرف یک افغانستان قوی و مورد توجه جهانی دوباره متورم شود.


عصر نو و برخورد افغان‌ها با مسأله دیورند

امروز، آن‌چه مداخله پاکستان در امور افغانستان عنوان می‌شود، به‌شدت ذهنیت عامه افغان‌ها را در مقابل این همسایه حساس کرده است و هرچند در عرصه بین‌المللی و به‌ویژه نظامی و اقتصادی پاکستان یک کشور به‌مراتب برتر و مهم‌تر از افغانستان برای جامعه جهانی پنداشته می‌شود، اما در افغانستان به‌سرعت طرفدارانش را از دست می‌دهد.

در چنین وضعیتی طرح به‌رسمیت شناختن خط دیورند به‌عنوان مرز بین‌المللی بین افغانسان و پاکستان از طرف آمریکا و بعداً پاکستان اضطراب جدیدی را در افغانستان و تعدادی از پشتون‌های آن‌طرف دیورند ایجاد کرده است.

حکومت افغانستان به‌سرعت واکنش نشان داد و اظهار داشت که حق تصمیم‌گیری در این مورد با مردمان هر دو سوی خط دیورند است نه آمریکا و یا هر حکومتی در منطقه. دو حزب مطرح ملی‌گرای پشتون (حزب برسراقتدار نشنل عوامی پارتی در ایالت خیبر پشتونخوا و حزب پشتون‌خوا به‌رهبری محمود خان اچکزی در بلوچستان) نیز با اظهار مخالفت‌شان علیه ادعای به رسمیت شناختن این خط، موقف مشابه به حکومت افغانستان داشتند و هرگونه تصمیم‌‌گیری در این مورد را حق اقوام هر دو طرف خط دانستند.

ملی‌گرایان افغان با طرح اعتراض‌های جدی، صداقت آمریکا در مورد افغانستان را زیر سوال بردند و گروه‌ها یا افرادی هم هستند که از این طرح استقبال کردند.


نگاه اوپوزیسیون

آن‌چه باعث نگرانی ملی‌گرایان افغان شد، پنداری بود که گویا در این اواخر بخشی از اپوزیسیون سیاسی حکومت افغانستان که به‌جناح موسوم به ائتلاف شمال منسوب بوده‌اند، تلاش دارند که روابط خود را با پاکستان بهتر سازند. در این زمینه باوری به‌وجود آمده است که این جناح در مورد به‌رسمیت شناختن خط دیورند انعطاف نشان داده و یک قدم به پاکستان نزدیک شده‌اند.

از مدتی به این‌‌ سو مقالاتی هم در نشرات منسوب و یا متمایل به این گروه‌ها در زمینه ضرورت به‌رسمیت شناختن خط دیورند، منتشر شده که همزمان بوده است با دیدارهای رهبران اپوزیسیون با مقامات پاکستانی.

تصویر سمت راست: مارک گروسمن، نماینده‌ی ویژه‌ی وقت آمریکا در امور افغانستان و پاکستان، گفت که آمریکا «خط دیورند» را مرز رسمی میان دو کشور می‌داند. تصویر سمت چپ: محمدداوودخان، نخستین رئیس جمهوری افغانستان، به الحاق پشتون‌های آن‌سوی مرز به افغانستان، تأکید داشت و روابط‌اش بر سر این مساله با پاکستان پُر تنش شد.

استدلال افراد و یا گروه‌های طرفدار به‌رسمیت شناختن دیورند این است که گویا این معضله تاریخی پای پاکستان را به قضیه افغانستان کشانیده است و تا زمانی که افغانستان این خط را به‌رسمیت نشناسد پاکستان به‌مداخله در امور افغانستان ادامه خواهد داد.

از جانبی هم این افراد و گروه‌ها که بیشتر غیرپشتون هستند، ترس دارند که با الحاق مجدد اراضی مورد نظر، پشتون‌ها به یک اکثریت قاطع تبدیل خواهند شد، اما مخالفان این نگرانی معتقدند که با داشتن یک نظام دموکراتیک این مهم نیست که کدام قوم اکثریت است. آن‌هایی که با طرح به‌رسمیت شناختن این خط مخالفند باور دارند که پاکستان در افغانستان اهدافی مهم‌تر و بیشتری نسبت به مسأله دیورند دارد و هیچ تضمینی وجود ندارد که به‌رسمیت شناختن این خط ذره‌ای از مداخلات آن کشور را در امور افغانستان کم کند.


نگاه متفاوت

در این بین گروه سوم هم وجود دارد، که می‌توان آن را جناح واقعیت‌گرا نامید و بیشتر جانب عملی مسأله را پیش می‌کشند، این گروه باور دارند که پاکستان یک کشور دارای سلاح هسته‌ای است و از نظر جمعیت و اقتصاد نیز بیشتر و تواناتر از افغانستان است. هنوز میلیون‌ها مهاجر افغان در آن‌کشور حضور دارند که در شرایط پیچیده ایدیولوژیک و اجتماعی پاکستان زندگی می‌نمایند و حلقات سیاسی – نظامی پاکستان همیشه می‌توانند از میان آن‌ها سربازگیری کنند.

به نظر این گروه؛ اراضی آن‌سوی خط دیورند با زور از افغانستان جدا شد و تا زمانی که افغانستان روی پای خود ایستاده نشود، آواره‌گانش را فرانخواند و صاحب یک حاکمیت قوی دارای مشروعیت ملی نباشد با خط دیورند کاری نمی‌توان کرد.

این گروه از حکومت‌های گذشته انتقاد می‌نمایند که از حق دستیابی افغانستان به جغرافیای تاریخی آن تنها با شعار و ترانه حمایت کرده‌اند و هرگز در راستای قابلیت عملی افغانستان نکوشیده‌اند. آن‌ها تأکید می‌کنند که باید تمام تلاش را به‌خرچ داد تا افغانستان از موقعیت یک قربانی بازی جاری در منطقه بیرون آمده و خود به یک طرف بازی تبدیل شود و با توسل به وحدت ملی و پیشرفت اقتصادی توان آن را به‌دست آورد تا با قاطعیت در مورد قضیه بزرگ چون خط دیورند، با حمایت مردم وارد صحنه شود.

آن‌چه مردم افغانستان را تکان داد طرح ناگهانی به‌رسمیت شناختن خط دیورند به‌عنوان مرز از طرف آمریکا بود، مردم می‌پرسند: این‌همه چرا حالا واقع می‌شود، در زمانی که به‌رسمیت شناختن یا نشناختن این مرز از جانب افغانستان و یاهم پاکستان به‌عنوان یک شرط روی میز گفتگوی سیاسی نرفته است.

اینک گمانه‌زنی‌های به‌وجود آمده است که آمریکا می‌خواهد به پاکستان امتیاز بدهد، اما سئوال این است که امتیازدهی در مقابل چه و چرا؟ آمریکا در آستانه خروج از افغانستان چه نقش جدیدی را برای پاکستان در نظر گرفته است؟ و آیا جنگ نیابتی جاری که انگیزه‌های عقیدتی و ایدیولوژیک دارد با پیش کشیدن این‌گونه طرح‌های حساسیت برانگیز دارای جوانب ملی و همگانی نخواهد شد؟

مردم در افغانستان با این‌گونه پرسش‌ها، ابهامات و نگرانی‌ها به‌سال ۲۰۱۴ می‌نگرند، سالی که هنوز هم در غبار بیم و امید پنهان است.[٣]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- برگرفته از: افغانستان اظهارات مقام آمریکایی در باره مرز دیورند با پاکستان را رد کرد، بخش فارسی بی‌بی‌سی: سه شنبه ٢٣ اکتبر ٢٠۱٢ - ٠٢ آبان ۱٣۹۱
[٢]- عنوان نابه‌جایی است. در واقع، جنگ نه بر علیه شوروی، بلکه جنگ شوروی علیه افغانستان بود و عنوان مناسب، می‌تواند این باشد که «موضع حکومت دست‌نشانده‌ی شوروی در افغانستان در مورد خط دیورند»
[٣]- دیورند؛ مرز رسمی یا قرار داد موقت (۱)، بخش فارسی بی‌بی‌سی: دوشنبه ٠۵ نوامبر ٢٠۱٢ - ۱۵ آبان ۱٣۹۱


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

وب‌‌سایت بی‌بی‌سی