جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۱, پنجشنبه

سحر و جادو

از: جک دیوید الر[۱]؛ برگردان از: جبار رحمانی

انسان‌شناسی

(سحر و جادو)

فهرست مندرجات

[قبل][بعد]


ساحران عموماً کسانی‌اند که اعتقاد بر این است می‌توانند نیروهای معنوی را از طریق ابزارهای «تکنیکی» خاصی و نوعاً برای امور بد و شر به‌کار برند. سحر ممکن است به‌عنوان بخشی و نوعی از جادو طبقه‌بندی شود، (زیرا همانند جادو) این تصور وجود دارد که سحر به‌مثابه یک کنش ابزاری، مبتنی بر این است که رفتارها یا حالت‌های ویژه‌ای به‌طور خودکار به نتایج خاصی منتج خواهند شد.

بنابراین ساحر می‌تواند به‌مثابه کسی در نظر گرفته شود «جادوی سیاه» یا فعالیت‌هایی که معمولاً نتایج شر و صدماتی را باعث می‌شوند، انجام می‌دهد.در میان مردم بونیورو سحر نه تنها یک دغدغه مهم، بلکه در حقیقت یک دغدغه دائماً در حال بیشتر شدن است. همانند بیشتر جوامع، آن‌ها معتقدند که اگر برخی بداقبالی‌ها به‌طور ناگهانی برای مرم اتفاق بیفتد، در موارد محدودی علل «طبیعی» در کار هستند. ساحر قوم بونیورو ترکیبی از ابزارهای طبیعی و ماورایی برای صدمه‌زدن تعمدی به آن‌هایی دارد که از لحاظ مکانی یا خویشاوندی به‌فرد مورد نظر نزدیک هستند. یکی از اطلاع‌رسانی‌های بیتی[٢] به او گفته بود:

«ساحر کسی است که می‌خواهد مردم را بکشد. او ممکن است این کار را با فوت کردن داروهایی به سمت او یا به‌واسطه ریختن آن دارو در غذا یا آب فرد قربانی، یا با پنهان کردن آن دارو در مسیری که فرد قربانی از آن خواهد گذشت انجام می‌دهد. مردم سحر را در مورد کسانی که از آن‌ها متنفرند، به‌کار می‌برند. آن‌ها سحر را در مورد دزدان اموال‌شان نیز اعمال می‌کنند و حتی در باب کسانی که از خودشان ثروتمندتر هستند سحر به‌واسطه عواملی از جمله حسد، کینه و نزاع به‌کار گرفته می‌شود».

به‌طور مشابهی مردم کاپائوکو در گینه نو نیز از ساحر (kego epi me) هراسان هستند و او را دوست ندارند (بیتی ٧٣: ١٩٦٠) ساحر کاپائوکو قدرت ماورایی خودش را دارد، که ناشی از «روح آشنا»، مشابه آن‌چه که در شمن هست، نمی‌باشد. ساحر (در مقابل دشمن) به‌طور مخفیانه فرآیندهای جادویی (که شامل جادوی تقلیدی است) و طلسم‌هایش را برای صدمه‌زدن یا کشتن قربانی‌اش اجرا می‌کند. هرکسی که مظنون به سحر باشد، مورد طرد و یا گاهی تبعید قرار می‌گیرد، و در شرایط خیلی حاد ممکن است توسط خویشاوندان فرد قربانی، کشته شود[٣] در جزایر ساحلی یولیتی[۴] مردم ساحران را به‌طور مخفیانه برای وارد کردن شر بر آن‌هایی که «احساس می‌کنند در بیماری یا انجام کاری بر ضد مردم گناهکارند» به‌کار می‌گیرند[۵]. موادی که در این زمینه به‌کار برده می‌شود شامل «ستاره دریایی جادویی»، مارمولک‌های زنده، و روغن نارگیل می‌شود که به سمت محل سکونت فرد قربانی پرتاب شده یا در آن نزدیکی‌ها و گاهی درون خانه‌اش، دفن می‌شود یا این‌که دارو ممکن است بر روی لباس یا شانه فرد قربانی پاشیده شود[٦]. ساحران آپاچی مجموعه‌ای از تکنیک‌ها را برای کار داشتند که شامل انواع زهرها، طلسم و تعویذها و تزریق‌ ماده‌ای خارجی به درون بدن فرد مورد نظر می‌شد. مردان بیشتر اوقات ساحر هستند، زیرا آن‌ها بیشتر از زنان مستعد خشم یا «kedn» نسبت به کسی هستند. سحر از طریق طلسم که بیشترین نوع آن است، بیشتر به‌دنبال انجام اعمال مناسکی خاص، به‌صورت چهارگانه است، از جمله چهارپا راه رفتن اطراف شخص قربانی یا خانه او، یا قراردادن چهار تکه چوب در جهت اصلی محل سکونت قربانی. سحر می‌تواند نه تنها معطوف به سایر اشخاص باشد، بلکه می‌تواند معطوف به سایر اشیا و امور از جمله حیوانات متعلق به فرد قربانی یا حتی دارایی‌های او نیز باشد.


[] جادوگر

تصویر سنتی‌ از یک جادوگر در دنیای غرب، یک زن پیر و زشت، با کلاهی گوشه‌دار و پهن بر سر است. در بهترین حالت این یک تصویر فرهنگی است. بسیاری از جوامع دغدغه مربوط به‌حضور جادوگران را می‌شناسند و آن‌را بیان می‌کنند و کاملاً مطمئن هستند که در جامعه‌شان دائماً فعالیت‌ و جادوگری انجام می‌شوند. جادو به‌عنوان یک مفهوم فرهنگی، تنوع بسیاری دارد، اما رشته اتصال این تنوع از خلال فرهنگ‌ها اینست که جادوگران اغلب مسئول تمام چیزهای بدی هستند که برای مردم اتفاق می‌افتند. در یکی از مطالعات کلاسیک در باب جادوگری که توسط اوانس پریچارد انجام شده (او بیش از هرکسی در درک انسان‌شناختی از جادوگری و سحر سهیم است) او می‌نویسد آزانده‌ها معتقدند در هر جایی جادویی در کار است:

«اگر محصول روی زمین دچار آفت شود، این اتفاق یک جادوست؛ اگر شاخه‌ای بی‌جهت و برای یک بازی صاف شده باشد، این یک جادوست؛ اگر یک زن با دشواری فراوان در بیرون آب یک برکه برقصد و در نهایت تعداد کمی ماهی کوچک گیرش بیاید، این یک جادوست؛ اگر مورچه‌ها به موقع بیرون نیایند، در یک شب سرد منتظر باشند تا بتوانند پرواز کنند، این یک جادوست؛ اگر یک زنی نسبت به شوهرش ترشرو و بی‌علاقه باشد، این یک جادوست؛ اگر یک شاهزاده دور از مردمش است این یک جادوست؛ اگر یک مناسک جادویی در دست‌یابی به اهدافش ناکام بماند، این یک جادوست؛ در واقع هر نوع شکست یا ناکامی که متوجه هرکس در هر زمانی و در رابطه با هر یک از فعالیت‌های زندگی‌اش شود، می‌تواند ناشی از جادو باشد»[٧]

برخی جوامع معتقدند که یک جادوگر شخصی است که دارای قدرت ذاتی و حتی قدرت وابسته به کالبدش، برای صدمه‌زدن و طلسم کردن است، یک جادوگر ممکن است یک اندام اضافی در سینه‌اش داشته باشد که حامل نیروی ماورایی منفی است. در واقع قدرت جادویی ممکن است غیر ارادی، حداقل در ابتدای آن باشد؛ آن‌ها ممکن است انرژی‌های منفی‌ای را از خود به شیوه‌هایی بیرون دهند که حتی ممکن خودشان ندانند یا نتوانند کنترل کنند. یا این‌که ممکن است در حالت حادش قدرت خود را برای منفعت‌شان، به‌ویژه در برابر حریفان که شامل حریف‌های جادوگر نیز می‌شود به‌کار ببرند.

سوآذی جادوگران را همانند ساحران مورد بررسی قرار داده که آن‌ها را همراه با هم به‌عنوان «Batsakatsi» یا «عاملان شیطانی» طبقه‌بندی کرده است. همان‌طور که گفته است آن‌ها معتقدند که جادوگران توانایی درونی و ذاتی جسمی و روان‌شناختی خاصی برای امر شیطانی دارند، در حالی‌که ساحران بر مقوله «تکنیک» متکی هستند. «استعداد» لازمه برای جادو، هم در زنان و هم در مردان وجود دارد. اما تنها زنان می‌توانند آن را به فرزندان‌شان انتقال دهند. بنابراین توانایی مادرزادی می‌بایست به سمت توانایی جادوگری واقعی توسعه داده شود که اینکار از طریق تمرین و القای قدرت شیطانی انجام می‌شود. برای رسیدن به این هدف جادوگران دسته‌های ١٣ نفره مخصوص به خودشان و جماعت‌های خاص‌شان را تشکیل داده که در آن‌ها قدرت و طرح دستی‌های خودشان را تجربه کرده و خودشان را (در اجتماع مخصوص آن‌ها) برحسب دستاوردهای منفی و بدخواهانه‌شان رده‌بندی می‌کنند. فردکاگورو[٨] هم‌چنین گفته بود که جادوگران به‌طور مادرزادی مردمان شیطانی هستند، ذاتاً در مقابل انسان‌های عادی قرار دارند. همانند مردم بونیورو[۹] آن‌ها هم‌چنین بر این اعتقاد بودند که در حقیقت جادو بیشتر از گذشته رایج بوده، این مسأله تا حدودی استرس‌های ناشی از دوران مدرن را نشان می‌داد. مردم دانی Dani در گینه نو نگاه کاملاً متفاوتی را نسبت به جادوگری داشتند. آن‌ها خودشان آن (جادو) را انجام نمی‌دادند، حتی نمی‌دانستند که چگونه باید انجام داد. لذا همسایگان آن‌ها بودند که آن‌را به‌واسطه عوامل فیزیکی (مثل زهر) یا عوامل ماورایی (مثل نشانه‌رفتن سیخکی به سمت قربانی) تجربه می‌کردند. حتی یکی از مهارت‌های شکارگری مردم دانی، کشتن جادوگران مظنون در میان همسایگان بود، هرچند به‌نظر نمی‌رسید که جادو، آن‌گونه که آن‌ها به‌طور بیرحمانه‌ای دغدغه آن‌را داشتند (و مظنونان آن‌را می‌کشتند)، در سایر جوامع هم بدان صورت باشد[۱٠]. در نهایت فرد منونیمی[۱۱] همه آن‌ها را به‌عنوان موردی که بزرگان قدرت‌مند به‌طور بالقوه جادوگر می‌توانند باشند، در نظر می‌گرفت.

طبق مطالعات اسپیرو در میان برمه‌ای‌ها، جادوگران جهان معنوی‌ای را تکمیل می‌کردند که در کنار آن‌ها شامل ارواح مردگان، غول‌ها، ارواح بودایی‌ها و نات‌های nat گوناگون می‌شد. برخی از اطلاع‌رسان‌ها معتقد بودند که جادوگران صرفاً موجودات انسانی نیستند بلکه ارواح شیطانی در قالب انسانی هستند، علاوه بر این آن‌ها تمایز کاملاً مشخصی را میان جادو و سحر قایل نبودند. یک جادوگر ممکن است قدرت شیطانی ذاتی و یا قدرتی اکتسابی و آموخته شده را همانند آن‌چه که یک ساحر دارد، داشته باشد. آن‌ها دو طبقه‌بندی و گونه اصلی را مشخص می‌کنند: جادوگر (soun) و جادوگر استاد (aulan hsaya). سون یا جادوگر تقریباً اغلب اوقات زن بود، که توسط چشمان سیاه کرده‌اش شناخته می‌شد، قدرت او می‌توانست موروثی یا آموختنی باشد، با جادوهای آموخته شده قدرت کمتری داشت، اما آشکارا شیطانی‌تر می‌شد (به‌همین سبب فعالانه به‌دنبال این قابلیت بودند). آن‌ها معتقد بودند که از طریق جدا کردن موهای سر و چرخاندن آن روی زمین می‌‌توانند انواع گوناگون بیماری‌های را ایجاد کنند.

آن‌ها ممکن است همراه با ارواح فعالیت می‌کنند. جادوگر استاد خیلی بیشتر قدرتمند بود اغلب نیز مرد بود. او کارهای پست خودش را به‌واسطه کنترل ارواح شیطانی و تغذیه آن‌ها با گوشت خام تا زمانی که برو وابسته شوند، انجام می‌داد. جالب‌تر این‌که جادوگران استاد خوب (ahtelan hsaya) نیز وجود داشتند، او کسی بود که می‌‌توانست کارهای جادوگر استاد بد را خنثی کند.[۱٢]


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[٢]- Beattie
[٣]- پاسپییل: ١٩٦٣
[۴]- ulithi
[۵]- یسا: ٧١: ١٩٦٦
[٦]- لسا، ٧٢: ١٩٦٦
[٧]- ١٩-١٨: ١٩٣٧
[٨]- Kaguru
[۹]- Bunyoro
[۱٠]- حیدر ١٩٧٩
[۱۱]- Menonimi
[۱٢]- جک دیوید الر، سحر و جادو، برگردان: جبار رحمانی، وب‌سایت انسان‌شناسی و فرهنگ



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت انسان‌شناسی و فرهنگ